درد درک نکردن

روزهای جدایی

سلام.امروز با مادرم زیاد حرف زدم.یعنی اون باهام حرف زد گفت میخواد با مادرش حرف بزن.دلم داره میترک.واسه شنیدن جوابش.از خدا خیلی خواستم.امید وارم جواب بده.واسم بدجور دعا کنید.دلم واقعا میخوادش.به امید خدا .از خود خدا خواستمش.هر چقدر از حالمبگم بازم کم.فقط دعا کنیدددددددددددددددد ممنوووووونننن

نوشته شده در دو شنبه 6 بهمن 1393برچسب:روز 20تنهایی<<روز6با خدا بودن>>,عشق,عاشقانه,خاطرات,خاطرات عشقی,درد,درک نکردن,ساعت 11:53 توسط مجنون| |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

قالب ساز وبلاگ پيچك دات نت